|
http://mahdihosein83.ParsiBlog.com
| ||
|
دوستای عزیزم سلام امیدورارم که در پناه خدا سلامت و شاداب باشید یه مدت زیادی نبودم بچه ها داداش مهدی بود که گفتم مریضه چند بار بردیمش دکتر چند تا دکتر تشخیص دادن باید عمل شه حالا فردا نوبت عمل داره گفتن ساعت 9 صبح بریم بیمارستان برا داداش مهدی 9 ساله ام دعا کنید آخه خیلی اذیت شد دعا کنید زود خوب شه و دیگه سال جدید تحصیلی با خیال راحت بره سر کلاس درس
و دوباره بیاد خونه و با خیال راحت با هم شیطونی کنیم و از سر و کول هم بالا بریم و با هم بستنی بخوریم
خداییش خیلی حالم گرفته است اصلا داغون داغونم و به لطف خداوند امیدوارم شما هم براش دعا کنید سر نماز
[ سه شنبه 91/4/27 ] [ 10:19 عصر ] [ داش حسین ]
[ نظرات () ]
مداح اهل بیت علیهم السلام و خام الشهدا شهید کربلایی حجت الله رحیمی از بسیجیان فعال و خستگی ناپذیر شهرستان باغملک در 24 اسفند سال 1368 هجری شمسی مطابق با 17 شعبان سال 1411 هجری قمری در شهرستان باغملک خوزستان در یک خانواده ی مذهبی دیده به جهان گشود . وی پس از پایان تحصیلات دبیرستان راهی دانشگاه شد و در دانشگاه آزاد واحد شهرستان باغملک در رشته ی کامپیوتر مشغول تحصیل شد و از ابتدای ترم جدید به عنوان مسئول بسیج دانشجویی این دانشگاه فعالیت خود را در این سمت آغاز کرد. این شهید عزیز ، همیشه کارهایش را برای رضای خدا انجام می داد و اخلاص در عمل سرلوحه ی کارش بود ، به اهل بیت علیهم السلام بویژه حضرت فاطمه ی زهرا سلام ا... علیها عشق می ورزید ؛ همیشه ذکر یا زهرا بر لب داشت و دوستان خود را با این ذکر نورانی بدرقه می کرد . از کارهای بزرگ و ماندگار این شهید والامقام راه اندازی هیئت نورالائمه علیهم السلام در تابستان سال 1388 بود که با این حرکت فرهنگی ، گام بلندی در ترویج فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام در سطح شهرستان باغملک بویژه در بین جوانان و نوجوانان منطقه برداشته شد . از کارهای دیگر شهید رحیمی در منطقه ی باغملک این بود که علاوه بر عزاداری در دهه ی اول ماه محرم ، که در بین عموم مردم مرسوم بود مراسمات گوناگون مذهبی دیگری نیز در ایام موالید و عزاداری در حسینیه ی حضرت ابالفضل العباس علیه السلام در خیابان امام خمینی (ره) باغملک که محل ثابت هیئت نورالائمه علیهم السلام بود برگزار می کرد و بنیان گذار این قبیل مراسمات در سطح شهرستان شد . این مداح بسیجی علاوه بر برگزاری جشن و سرور در ایام ولادت و مراسم سوگواری در ایام شهادت ائمه ی اطهار علیهم السلام ، به بزرگداشت ایامی چون وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها ، شهادت حضرت مسلم بن عقیل و شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها نیز توجه ویژه ای داشت . عشق به ولایت فقیه و مطیع امر رهبر بودن از خصوصیات بارز این بسیجی شهید بود به طوری که هیچگاه آنرا کتمان نمی کرد ؛ همیشه نام مقتدای خود ، حضرت امام خامنه ای را بر زبان داشت و خود را سرباز جان برکف ولایت می دانست . از ویژگی های دیگر این شهید نسل سومی انس با شهدا بود و همیشه و در همه حال عشق سبکبار و سبکبال شدن در سر داشت که این را همه ی اطرافیان بویژه دوستان و پدر و مادرش اذعان دارند. این دانشجوی شهید همه ساله به عنوان خادم الشهدا راهی مناطق عملیاتی جنوب می شد تا بتواند به کاروان های راهیان نور که از نقاط مختلف کشور به زیارت کربلای ایران و مشهد شهیدان گلگون کفن دفاع مقدس به خوزستان می آمدند خدمت کند و دین خود را به شهدای والامقام ادا نماید .
امسال نیز چون سال های گذشته از حدود یک ماه پیش لباس خادمی شهدا بر تن کرد تا راه آنها را که همان راه سیدالشهدا علیه السلام است ادامه دهد ولی این بار ، با دفعات قبل خیلی فرق داشت زیرا شهدا حجت ا... را به جمع خود پذیرفتند و او چون هزاران شهید والامقام این مرز و بوم تنها 7 روز مانده تا تولد 22 سالگی اش درساعت 10صبح روز پنج شنبه 18 اسفند 1390 در خرمشهر منطقه ی شلمچه رندانه شهد شیرین شهادت را نوشید و به آرزوی دیرینه خود رسید و در رضوان الهی میهمان عمو و شوهر عمه ی خود یعنی شهید جعفر رحیمی و شهید غلامعباس شریفی شد و ستاره ای در آسمان ایران اسلامی شد تا در تاریکی و ظلمت دنیای امروز راه راست را به جوانان و نوجوانان این مرز و بوم نشان دهد. پیکر پاک این بسیجی خادم الشهدا و سرباز جان برکف ولایت توسط هزاران نفر از مردم قدرشناس و شهید پرور شهرستان باغملک تا دروازه های بهشت بدرقه شد و در زادگاهش روستای سرمورد و در کنار عموی شهیدش ، شهید جعفر رحیمی آرام گرفت.
روز پنج شنبه 31 فروردین 1390 چهلمین روز شهادتش در باغ ملک بر گزار می شود [ سه شنبه 91/1/29 ] [ 8:0 عصر ] [ داش حسین ]
[ نظرات () ]
دم خونواده ی ای نوجوون 17 ساله ی مسجدسلیمانی گرم که وقتی عزیزشون دچار مرگ مغزی شد با یه کار بزرگ اجازه دادن اعضای بدن فرزندشون که دانیال محمودی نام داشت به چند بیمار دیگه که به پیوند عضو نیاز داشتن هدیه بشه خدا دانیال جون رو رحمت کنه و به خونوادش صبر بده
شادی روحش فاتحه بخوانیم وصلوات بفرستیم [ دوشنبه 90/11/10 ] [ 11:45 عصر ] [ داش حسین ]
[ نظرات () ]
[ شنبه 90/9/12 ] [ 2:57 عصر ] [ داش حسین ]
[ نظرات () ]
در همه جا
خود را ایرانی می نامند
و وانمود می کنند
که ایران را دوست دارند
کافی است
سری به زندگی شان بزنی
پر است از
کالاها و اجناس خارجی و اجنبی [ چهارشنبه 90/7/27 ] [ 5:26 عصر ] [ داش حسین ]
[ نظرات () ]
بچه ها جونم سلام قرار نبود این وبلاگ فعال بشه اصلا فراموشش کرده بودم ولی دیگه سعی می کنم بیام و یه چیزایی بنویسم اینجا شما هم کمک کنید تا بهتر بشه [ چهارشنبه 90/5/26 ] [ 3:0 عصر ] [ داش حسین ]
[ نظرات () ]
حرفهای ما هنوز ناتمام... تا نگاه می کنی: وقت رفتن است بازهم همان حکایت همیشگی !
لحظه ی عظیمت تو ناگزیر می شود
آی... ناگهان چقدر زود
[ چهارشنبه 90/4/29 ] [ 6:48 عصر ] [ داش حسین ]
[ نظرات () ]
|
درباره وبلاگ  این وبلاگ رو برا نوشتن برخی یادداشت های خودم ساختم تا بتونم نظرات و دیدگاههایم را بیان کنم اگه کسی باهام کاری داشت ایمیل بفرسته | |
| [ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] | ||
.jpg)
.gif){kind=small}
